دنیای من محمد
به بهاران سوگند که تو بر خواهی گشت،من به این معجزه ایمان دارم
سمی نوشت: چرا وقتی میای به من نمیگی داری دائم منو عذاب میدی میخوای دلسرد بشم ازت جدا شم میخوای وقتی خوشی،پیشت نباشم میای و میگذری از من چه ساده فقط من میشنوم،اما چه فایده؟! تنم میلرزه از ترس ندیدن چی میشد باز اون چشماتو دیدن به از دور بودنت من راضی بودم به از دور دیدنت من راضی بودم فقط می دیدمت حتی یه لحظه تو باشی من نباشم؟!خیلی سخته غم عالم توی چشمام نشسته که عشقم روی من چشماشو بسته چشام خیس و تره بازم تو رفتی بازم از اومدن چیزی نگفتی!!!
نظرات شما عزیزان:
داشتم آهنگین می خوندم این ترانه رو..چقدر حال داد بهمون..دمت جیز
البته غمین هم بود..خیلی
نمیتونم خودمو جای نویسنده اش بذارم!!!:|
هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد
من اینجــــا نشسته ام
و با همین سیـــگار قــــطار می آفرینم
نمی شنـــوی ...!؟
سرم دارد سوتــــــ می کشـد !
عالی ولی پر از غم !
Power By:
LoxBlog.Com |